سطح مطلب : مقدماتی
عمق میدان و فوکوس
بسته به مقدار باز یا بسته بودن دریچه لنز (F-STOP)، فاصله کانونی، و فاصله فوکوس، عمق میدان (DOF – Depth of Field) مشخصی بدست می آید. DOF محدوده ای را اطراف نقطه فوکوس مشخص می کند که در آن منطقه سوژه شفاف و واضح است. خارج از این محدوده تصویر کم کم به سمت مات شدن (Blur) تمایل پیدا می کند. افرادی که به تازگی با عکاسی آشنا می شوند، در ابتدا بر این باور هستند که در یک عکس خوب باید همه چیز کاملا شفاف و واضح باشد، برای همین اکثرا دهانه لنز را تا حد امکان بسته می گذارند، این تصور در بعضی موارد درست است و به کار می آید، ولی به عنوان یک قانون کلی در مورد عکاسی کاملا اشتباه است.
عکسهای این مطلب توسطMichael Wagner تهیه شده.
در عکس زیر (دهانه لنز باز) یک قسمت کوچک در نقطه فوکوس واضح است.
در عکس زیر نقطه فوکوس همانجای قبلی است با این تفاوت که این دفعه از دهانه لنز بسته استفاده شده تا بیشترین مقدار عمق میدان (DOF) بدست آید.
در این عکس (دهانه لنز باز)، با استفاده از عمق میدان (DOF)، منظره جلو عکس از پس زمینه (Background) جدا شده.
در حالی که در عکس زیر (دهانه لنز باز)، با تغییر نقطه فوکوس تصویر دیگری بدست آمده.
همانطور که می بینید، با تغییر میزان aperture (F-Stop) و نقطه فوکوس می توان خلاقیت و تنوع زیادی در عکاسی ایجاد کرد.
![]()
چگونه عکس های بهتری بگیریم؟ برای اینکه عکسی که می گیریم نیز همین رابطه را با بیننده بر قرار کند، باید نکات ظریفی را در نظر داشته باشیم.
عکاسی مانند هر وسیله بیانی دیگری زبان خاص خودش را دارد. آموختن این زبان به ما کمک می کند تا از طریق عکس هایی که می گیریم، فکرها و جهان اطرافمان را بیان کنیم. در نظر گرفتن نکات زیر می تواند به ما کمک کند تا عکس های گویا تری بگیریم.
١- نور، مهم ترین عامل در عکاسی کلمه فتوگرافی در زبان انگلیسی یعنی "نگاشتن با نور". نور مناسب می تواند به عکس ما جان ببخشد و بالعکس... با این وجود، نور مستقیم سایه روشن های تند و ناخوشایندی در عکس ایجاد می کند. برای گرفتن عکس، نور غیرمستقیم بهترین است و رنگ ها را نیز زنده تر می کند. روزهایی که ابر نازکی تندی نور خورشید را در آسمان می گیرد، صبح های زود و عصرها بهترین اوقات برای عکاسی هستند. یادمان باشد که نور باید بر سوژه عکس ما بتابد و نه بر دوربین.
٢- سوژه جالب انتخاب موضوع یا سوژه جالب قدم اول است. پیش از گرفتن عکس از خود بپرسیم چه چیزی ما را به موضوع مورد نظرمان جلب کرده و سعی کنیم آن را به روشنی در عکسی که می گیریم نشان دهیم. هم چنین، به یک عکس اکتفا نکرده، زوایای متفاوتی را برای نشان دادن موضوع مورد نظرمان تجربه کنیم. این کار به ما فرصت بهتری برای انتخاب بهترین عکس خواهد داد.
در عکس بالا، فرم و رنگ دسته های تره فرنگی در میان انبوه سبزیجات حاضر در بازار مورد توجه عکاس بوده. هر چند عکس اول موضوع را ارائه کرده اما عکس دوم (زیر) در بیان منظور عکاس تواناتر است و به دلیل عمودی بودن سوژه، تصویر کامل تری را عرضه می کند.
٣- دو قدم به جلو همه دوربین ها قابلیت زوم کردن (طویل تر شدن عدسی دوربین) را ندارند و این کار، حتی وقتی امکانش باشد، از عمق میدان عکس می کاهد و بخش کوچکتری از آن واضح به نظر می آید. برای حذف آنچه حضورش در عکس لازم نیست، بهترین راه نزدیک شدن به موضوع است. این کار از شلوغی عکس کم کرده تاکید بیشتری بر آنچه مورد نظر عکاس است می گذارد. پیش از فشردن دکمه دوربین، چند قدم به موضوع عکس نزدیک شوید و دوباره از دریچه دوربین به آن نگاه کنید. اگر آنچه مورد نظر شماست بخش عمده عکس را پر نکرده، باز هم جلو تر باید رفت. در عکس زیر، انعکاس آسمان در آب و شکل برگ هایی که سطح آن را پوشانده اند توجه عکاس را به خود جلب کرده. برای تاکید بر این نکته باید چیز های زیادی از عکس حذف می شده اند. این کار با نزدیک شدن عکاس به موضوع عملی شده است.
٤- کادر عکس این انتخاب که چه چیزهایی را در عکس جا دهیم و چه چیزهایی را حذف کنیم یکی از مهم ترین عوامل در موفقیت عکس ماست. پنجره مستطیل شکل دوربین که از آن به جهان نگاه می کنیم کادر عکس ما را تشکیل می دهد. پیش از گرفتن عکس، با نگاهی به آنچه در این کادر قرار گرفته، می توانیم آنچه را برای بیان عکس لازم است حفظ و آنچه را اضافی ست حذف کنیم. حرکت دادن دوربین، تغییر فاصله ما با سوژه عکس و تغییر جای سوژه در صورت امکان، محتوای این کادر را تغییر می دهد.
٥- زمینه پشت عکس زمینه شلوغ پشت عکس را در زبان عکاسی می شود به هیاهویی تشبیه کرد که مانع رسیدن صدای ما به گوش مخاطب می شود. تغییر جای دوربین می تواند این پس زمینه را تغییر دهد. آرام بودن این پس زمینه به بیننده فرصت می دهد با تمرکز بیشتری به موضوع عکس نگاه کند.
٦- کمپوزیسیون یا همچینی آنچه از پنجره دوربین می بینیم عکس نهایی ما را تشکیل می دهد. آیا اجزای عکس ما با دقت کنار هم چیده شده اند؟ کمپوزیسیون یا همچینی در عکس را می توانیم به دستور زبان تشبیه کنیم. اگر کلمات ما با نظم در کنار هم قرار بگیرند، بیان ما روشن و مفهوم خواهد بود. رابطه بین اجزای عکس، کمپوزیسیون عکس را می سازد. این رابطه باید چنان باشد که منظور ما را از گرفتن عکس به روشنی بیان کند. مرکز عکس همیشه بهترین محل برای قرار دادن موضوع نیست. با حرکت دادن دوربین می توانیم بهترین کمپوزیسیون را کشف کنیم.
٧- وضوح در عکس آنچه در یک عکس واضح یا فوکوس باشد نگاه بیننده را به خود می کشد. عکاس با واضح نشان دادن عناصر عکس به بیننده می گوید "اینجا را نگاه کنید." در بیشتر دوربین های عکاسی دیجیتال که همه چیز اتوماتیک انجام می شود، نقطه وضوح در مرکز تصویر قرار گرفته و اگر موضوع مورد نظر شما در گوشه عکس قرار بگیرد از وضوح کمتری برخوردار خواهد بود. برای حل این مشکل، می توانید: - با قرار دادن سوژه در وسط کادر، دکمه گرفتن عکس را تا نیمه فشار دهید و نگه دارید - با این عمل سوژه شما واضح شده می توانید آن را هر کجای کادر که بخواهید قرار دهید - حالا دکمه را که در نیمه راه نگه داشته اید تا انتها فشار داده عکس را بگیرید این قاعده شامل همه عکس ها نمی شود. گاهی مبهم بودن به بیان موضوع عکس کمک می کند. ٨- عمق عکس آنچه در عکس ما به وضوح دیده می شود عمق عکس را تشکیل می دهد. این عمق به ما امکان می دهد تا بخش هایی از جهان اطرافمان را، که از سه بعد بر خوردار است، در یک عکس، که تنها دو بعد دارد، نشان دهیم. نور از عوامل اصلی ایجاد عمق در عکس است. در نور زیاد، دریچه ورودی دوربین مانند چشم گربه در روز تنگ می شود. این شرایط وضوح بیشتری در عکس ایجاد می کند. چیدن اجزای عکس به صورتی که بعضی نزدیک تر به دوربین و بعضی دورتر باشند نیز به عکس ما عمق بیشتری می دهد. عدسی های بلند (زوم) از عمق عکس می کاهند و عدسی های کوتاه با میدان دید وسیع تر (واید انگل) به آن می افزایند.
از کارتیه برسون، یکی از بهترین عکاسان جهان، نقل شده که گفته است "عکاسی یعنی طوری به جهان نگاه کنیم که گویی اولین بار است آن را می بینیم."
|
|
|||||
![]()
قبل از شروع: در این مقاله سعی شده در مورد مبانی و اصول پایه ای عکاسی پرتره صحبت کنیم. باید توجه داشت این نکات اصول اولیه و اصلی میباشد و برای اکثر پرتره های متعارف و متداول (Classic Portraits) مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
در مورد نکات ساده ولی موثری صحبت خواهم کرد که میتواند عکس های شما را از دوستان و فامیل و .. را بهتر کند. هدف ما عکاسی از صحنه ای میباشد که ارتباط احساسی با مدل در آن مشهود باشد. اگر سوژه جذاب نباشد، یا بی حوصله یا ناراحت باشد در تصویر نهایی این موضوع منعکس خواهد شد و بستگی به این ندارد که شما چقدر در PhotoShop مهارت داشته باشید. راحتی و آرامش مدل سعی کنید لحظه ای را شکار کنید که چشمان مدل با دوربین’ ارتباط‘ پیدا میکنند. دوربین های دیجیتال این خاصیت را دارا هستند که شما میتوانید شات های متعددی بگیرید تا موقعی که به این’ ارتباط‘ دست پیدا کنید.
این ارتباط میتواند به راحتی بوجود آید. کافیست مدل راحت و آرام باشد یا با تغییر در نحوه قرار گرفتن دستها و یا با داشتن تعامل با محیط و اطراف خود. زاویه درست: با تغییر زاویه ای سر میتوان از گرفتن عکس های بی حس شناسنامه ای پرهیز کرد. منبع نور را در مکانی تنظیم کنید که صورت مدل به طور واضح و کامل نمایان باشد ولی جزئیات صورت نیز به تصویر کشید شوند.
ایجاد سایه ها: به مدل زاویه ای بدهید و با استفاده از زوم، تصویری با وضوح بالا و دارای پرسپکتیو طبیعی بوجود آورید. به منبع نور هم زاویه ای بدهید که علاوه بر پوشش کل سطح صورت سایه هایی ریزی را در پشت بوجود آورد.
پرتره های جذاب احتیاج به فهمیدن مفاهیم ابتدایی تاثیر نور نیز دارد: استفاده خلاقانه از نور طبیعی و استفاده از نورهای استودیو میتواند تاثیر زیادی روی نتیجه نهایی داشته باشد. در پایان میتوانید ایده های نو و جدید خود را نیز مورد استفاده قرار دهید. بدترین چیزی که ممکن است اتفاق بیوفتد این است که مدل شما خسته و بی حوصله خواهد شد!!
مثال آخر: تمام قد
حالت: برای صلابت و استحکام بخشیدن به مدل، او را در حالتی قرار دهید که دست ها به پایین کمر متصل باشد و پاها کمی از هم باز باشند و کمی خم شده باشند. سعی کنید از زاویه های پایین تر و با استفاده از لنزهای wide عکاسی کنید.
منبع www.clickmylife.com |
![]()
عکسبرداری پرتره پرتره از آغاز اختراع عکاسی تاکنون تغییرات فراوانی پیدا کرده است. برای گرفتن یک پرتره خوب باید موارد زیر را مد نظر داشته باشید: عدسیهای نرمکننده قابل کنترل بوده و میتوان شدت نرمش را کنترل کرد. این عدسی ها بیشتر در دوربینهای قطع بزرگ قابل استفاده میباشند. اگر از دوربینهای قطع کوچک استفاده میکنید برای اعمال این ویژگی از شیشههای مخصوصی استفاده کنید که مانند فیلتر بر روی عدسی بسته میشوند و با شکست نور نرمی را ایجاد میکنند. به این شیشهها ((فیلتر نرمکننده)) یا پخش کننده میگویند. 4- نوع و اندازه دوربین برای عکاسان حرفهای که عکس را روتوش میکنند بسیار مهم است. در کادرهای کوچک مانند دوربینهای 135 امکان روتوش نگاتیو براحتی وجود ندارد. همچنین هنگام استفاده از دوربینهای دیجیتال، هرچه رزولوشن سنسور بیشتر باشد، برای عکاسی پرتره مناسبتر است. 8- سوژه نباید تا آماده شدن عکاس تکان بخورد. در زمانهای قدیم که حساسیت شیشههای عکاسی کم بود از آلاتی برای نگهداری و ثابت نگهداشتن موضوع استفاده میکردند. باید دقت کرد که سوژه با تکانخورد از میدان وضوح خارج نشود. در صورت استفاده از دوربینهای انعکاسی سوژه دائماً در منظره یاب دیده میشود و تغییر وضوح آن مشخص است. نورپردازی پرتره:
2- نور مایل: برجستگیها را بهتر نشان میدهد ولی قسمتی ازچهره در تاریکی است.
3- نور مماس: برای برخی از حالتهای چهره در وضع نور مایل میتوان چنان پیش رفت تا نیمی از صورت را روشن کند و با آن مماس شود.
4- نور پایین: از پایین به موضوع میتابد و حالت خاصی را به چهره میبخشد که بیشتر برای ایجاد جلوه های ویژه نوری کاربرد دارد. در این حالت سوژه کمی ترسناک بنظر می رسد..
شرایط موضوع: در مورد دستها: گرفتن عکس گروهی: استقرار باز به عکسی میگویند که بین افراد فاصلة فیزیکی یا بصر باشد. استقرار بسته به عکسی گفته میشود که بعضی از قسمت افراد در عکس روی هم بیفتد و فاصلة بصری بین آنها نباشد. با ترکیب استقرار باز و بسته در گروههای بزرگ میتوان عکسهای جالبی گرفت.
پیشنهاداتی برای نورپردازی
نورپردازی کم (Low key): القای غم و حالت درام. در این حالت کنتراست نورپردازی بالا می باشد.
مثالی برای نحوة نورپردازی بالا : با توجه به مطالب گفته شده: ب- در پرتره با دو لامپ در صورتی که از یک صفحه منعکسکننده استفاده کنید میتوانید تصویری با عمق و برجستگی ایجاد کنید. مهم ایجاد تعادل بین این دو نور میباشد. نباید نورها با هم مساوی باشند بلکه یکی بر دیگری برتری داشته باشد.
ج- در پرتره با سه لامپ، یک نور را نور اصلی، یک نور را نور پر کننده و نور سوم را از بالا برای کتفها و مو قرار دهید.
تهیه و تنظیم:سمیه سفیدگران |
![]()
اصول عکاسی معماری
ساخت بناهای متفاوت توسط بشر برای منظورها و کاربردهای مختلف بوده است. بناهای مذهبی، دولتی، صنعتی، یادبود، تجاری، مسکونی و گونههای مختلف دیگر هر یک کاربردی ویژه دارند که بیتردید شکل ظاهری آنها نیز متفاوت است. اقوام مختلف با توجه به فرهنگ و بینش خود، برای ساخت و تزیین برخی بناها اهمیت بیشتری قایل هستند. مثلاً مسلمانان همواره در ساخت و تزیین مساجد، زیارتگاهها و اماکن مذهبی با هنرمندی و ظرافت خاصی عمل کردهاند، به گونهای که مشابه آن در دیگر بناها کمتر یافت میشود. تنوع این بناها نیز بسیار چشمگیر است که در هر نقطه و مکانی به شیوهای خاص بوده است. توده مواد موجود در فضا که به صورت یک یا چندین حجم توخالی ساخته میشوند، معماری را شکل میدهد. این فضاهای توخالی برای فعالیت انسانهاست. به جز مواردی خاص، معماری هنر نیست. حتی بناهای یادبودی که ظاهراً استفادهای عملی ندارند، به مناسبتی خاص و به یادگار مسأله ارزشمندی که برای کل جامعه مهم است، بنا شدهاند. ایستگاه راهآهن، ساختمان یک کارخانه، ساختمان اداری و... با توجه به کاربردشان ساخته و تزیین میشود. در ساختمان بنا، علاوه بر هدف و فضا، جنس مواد نیز موضوع مهمی است که متناسب با شرایط اقلیمی و نقشة ساختمان از مصالح گوناگونی استفاده میشود. اولین گام در عکاسی معماری آگاهی از این عوامل است. عکاس باید برای کسب این اطلاعات و بازدید از بنا وقت کافی صرف کرده و هنگام بازدید زوایای متفاوت آن را ارزیابی کند. در مورد اغلب بناهای تاریخی، مطالبی در کتابها و بعضاً دفترچههای راهنمای مربوطه چاپ شده که برای شروع، راهنماییهای مناسبی در اختیار عکاس قرار میدهد.
تجهیزات مورد نیاز 1- دوربین: ثبت و ضبط دقیقترین جزییات در عکاسی معماری ضروری است و باید با وسواس، تصویرهایی با کیفیت بسیار خوب ارائه کرد. بنابراین، در عکاسی معماری اغلب از دوربینهای قطع بزرگ و قطع متوسط یا از دوربینها و بک دیجیتال با کیفیت بالا استفاده میشود.
در عکاسی معماری باید خطوط و سطوح عمودی بنا در تصویر کاملاً عمودی باشند و چون با دوربینهای قطع بزرگ به سادگی میتوان پرسپکتیو صحنه را کنترل و اصلاح و خطوط و سطوح را عمودی ثبت کرد، از این دوربینها بیشتر استفاده میشود.
البته با دوربینهای SLR و لنزهای Perspective Correction نیز میتوان به عکاسی معماری پرداخت. با لنزهای Perspective Correction تا حدودی میتوان پرسپکتیو را کنترل کرد و یا در صورت عدم دسترسی به لنزهای Perspective Correction تلاش شود که در حد مقدور خطوط عمودی ساختمان دچار اغتشاش نشود و تصویرهایی با کیفیت مطلوب ارائه شود.
به عبارتی دیگر از اصول اولیه عکاسی معماری، کج نبودن خط افق در تصویر، عمود بودن کامل ساختمان و خطوط و سطوح عمودی آن در تصویر است، اما در مورد بناهای مدرن که کیفیت گرافیکی نمای آنها چشمگیرتر است، میتوان از زوایای غیرمتعارف و وجود پرسپکتیو سود جُست و اندکی از اصول اولیه چشمپوشی کرد.
2- سه پایه: عکاسانی که به کیفیت و وضوح کامل تصویر خود میاندیشند، استفاده از سه پایه عکاسی را بسیار جدی تلقی میکنند. از سویی دیگر برای اینکه تصویر از بیشترین وضوح برخوردار باشد، نباید در محیطهای کمنور یا فضاهای داخلی بدون آنکه دوربین بر روی سه پایه نصب باشد، اقدام به عکاسی کرد. 3- حساسیت زیاد و فوقالعاده زیاد کمتر در عکاسی معماری مورد استفاده قرار میگیرند. زیرا حساسیت زیاد با افزایش دانهها، جزییات تصویر را کاهش میدهند. از این رو استفاده از فیلم یا حالتهایی با حساسیت متوسط و کم برای کاهش دانهها و افزایش جزییات در تصویر ضروری است. 4- فیلتر: فیلترهای زرد، نارنجی و قرمز در عکاسی سیاه و سفید برای تشدید کنتراست ابرها و آسمان و کنترل تیرگی آسمان و فیلتر پولاریزه برای از بین بردن انعکاسهای نامطلوب در شیشهها و همچنین تیرهکردن آسمان در عکاسی رنگی بیشترین استفاده را در عکاسی معماری دارد. همچنین فیلترهای تصحیح در عکسبرداری رنگی از فضاهای داخلی که با منابع نور مختلف روشن شده است، کاربرد دارد.
نقش نور در عکاسی معماری اجسام گوناگون موجود در طبیعت دارای سه بُعد طول، عرض و ارتفاع هستند که مجموع این ابعاد، حجم را به وجود میآورد. اما هنگامی که اجسام به تصویر در میآیند، خصوصیات سه بُعدی آنها بر روی سطحی دو بُعدی نمایان میشود. درست است که توقع نداریم ابعاد حجم را در تصویر لمس کنیم، اما به کمک سایهروشنهایی که بر روی حجم مورد نظر تشکیل میشود، میتوان احساس حجم و برجستگی را در تصویر ایجاد کرد.
حجمهایی که به طور یکنواخت و یکدست روشن شده باشند و یا به طور یکدست در سایه قرار گیرند در تصویر از برجستهنمایی مطلوبی برخوردار نیستند. بنابراین، نور در عکاسی معماری اهمیت فوقالعادهای دارد. اغلب عکاسان برای عکاسی معماری و منظره مایل به استفاده از نور مایل صبحگاهی یا هنگام عصر هستند چرا که این نور کنتراست متعادلی دارد. اما نور نیمه روز به خصوص در فصل تابستان شدید است و سایههایی عمیق ایجاد میکند. در عکاسی معماری ایدهآل آن است که نمای اصلی ساختمان و یا قسمتی که در تصویر مورد توجه اصلی قرار میگیرد، در معرض تابش نور قرار گرفته و در سایه نباشد.
بهتر است نماهای رو به مشرق هنگام صبح که آفتاب به آنها میتابد و بناهایی که نمای اصلی آنها رو به مغرب است، هنگام عصر عکسبرداری شوند. هنگام عکسبرداری در نور صبحگاهی، برای اینکه بنا در تصویر از برجستهنمایی بهتری برخوردار باشد ترجیح دارد سایههایی که در سمت چپ ساختمان ایجاد میشود، در تصویر بگنجانید و هنگام عکسبرداری از بنا در غروب بهتر است زاویه عکسبرداری اندکی به سمت راست بنا متمایل باشد تا سایههای ایجادشده نیز در تصویر بیاید.
نورهای بسیار ملایم و بدون سایه مانند نور هوای ابری یا مهآلود، احساس برجستهنمایی را در تصویر کاهش میدهد. عکسبرداری از بناهای تاریخی و قدیمی در شب هنگام (زیر نور ماه) حالت جالبی را برای نشاندادن قدمت آنها به وجود میآورد.
همچنین اغلب بناها هنگام شب زیباترند، به ویژه اگر از آنها عکس رنگی گرفته شود. تداخل و ترکیب رنگهای حاصل از نورهای مختلف موجود نیز بر جلوه و زیبایی تصویر میافزاید. دقت در نورسنجی استفاده از سه پایه و سیم دکلانشور نکات مهم در این شرایط است. با نصب این سیم در محل مخصوص و هنگام فشردن آن به خصوص در استفاده از سرعتهای کمشاتر، دوربین دچار کمترین لرزش شده و از وضوح تصویر کاسته نمیشود.
عکاسی از بناهای معماری در وضعیت ضد نور تصویری را میسازد که فقط کلیاتی از ساختمان دیده میشود. در حالت ضد نور چون منبع نور پُشت بنا و رو به عکاسی است، موضوع کاملاً تیره دیده میشود و حالتی مرموز به خود میگیرد.
عکسبرداری از جزییات ساختمان علاوه بر نمای کلی، جزییات قابل توجه بنا از قبیل نقش و نگارها، کاشیکاریها و تزیینات روی دیوارها موضوعهای خوبی برای عکاسی معماری تلقی میشود. استفاده از نور مایل به ویژه برای عکسبرداری از نقوش برجسته و کندهکاری شده و همچنین درهای حجاریشده برای تأکید بر برجستگیها و نقوش آنها ایدهآل است.
برای اینکه ابعاد و شکل جزییات مورد عکسبرداری دچار اغراق یا اغتشاش نشود، بهتر است از لنزهای تله و حتیالمقدور از نمای کاملاً روبرو عکسبرداری انجام شود. لنزهای گوناگون تأثیرات مختلفی در تصویر نهایی به جا میگذارند. لنزهای واید در فواصل نزدیک ابعاد و تناسبهای سطوح نزدیک را درشتتر کرده و آنها را دچار دگرونی میکند و سطوح دورتر را کوچکتر نمایان ساخته و فضای گستردهتری را به تصویر میکشد. لنزهای تله برای عکسبرداری از فاصلة دور یا عکسبرداری از جزییات بنا با درشتنمایی بیشتر مناسبتر است. این لنزها زاویة دید بستهتری دارند و فضای کمتری را به تصویر میکشند اما اگر از فاصلهای مناسب که کل بنا در تصویر بگنجد عکسبرداری انجام شود با این روش خطوط، سطوح و ستونهای موازی عمودی بنا در تصویر موازی و عمودی دیده میشود. در صورت عدم دسترسی به دوربینهای قطع بزرگ یا لنزهای Perspective Correction روش مفیدی برای اصلاح پرسپکتیو در عکاسی معماری است. حذف زواید: اگر در فضای جلو بنا عوامل زائدی مانند تیرچراغ برق، درخت و مانند اینها وجود داشته باشد میتوان به بنا نزدیکتر شد و از لنزهای واید استفاده کرد. بدینترتیب عوامل نامطلوب از کادر تصویر خارج میشود. قابکردن بنای معماری: هنگام عکسبرداری با لنزهای واید، اغلب فضای آسمان زیادی در تصویر وجود دارد. برخی از عکاسان ترجیح میدهند آسمان یکدست و صاف در تصویر نباشد. در این صورت با افزودن چند شاخ و برگ در قسمت بالای تصویر فضای خالی آسمان را پر میکنند. درخت و شاخ و برگ آن نباید روی ساختمان را بپوشاند. این شیوه را اصطلاحاً قابکردن نیز مینامند. قابکردن با عناصر و عوامل موجود در محیط صورت میگیرد. ابتدا باید زاویة دید مناسب دوربین پیدا شود سپس در شرایط نوری مطلوب لنز مناسب انتخاب و عکسبرداری صورت گیرد.
برای اینکه بتوان بُعد و حجم بنا را در تصویر نشان داد و کمپوزیسیونهای جالبتری ایجاد کرد، باید زوایای متنوعی را جستجو کرد. چنین نیست که در عکاسی معماری همیشه از زاویة روبرو آن هم از فاصلهای نسبتاً دور که نمای ساختمان در تصویر گنجانده شود، عکسبرداری صورت گیرد. مثلاً میتوان به یکی از سطوح ساختمان به گونهای نزدیک شد که سطح جانب دوربین در پلان اول تصویر بزرگتر دیده شود و مابقی در پلانهای بعدی قرار گیرد. در چنین مواقعی نیز باید تمام صحنه از وضوح کافی برخوردار باشد و سطوح و خطوط عمودی بر قاعدة تصویر عمود قرار گیرند و اگر از لنز واید استفاده میشود، نباید اعوجاج ایجاد شود، بنابر این استفاده از لنزهای واید Perspective Correction و در صورت عدم دسترسی از لنزهای واید 35 میلیمتری یا حداکثر 28 میلیمتری توصیه میشود. توجه به محیط اجتماعی و جغرافیایی پیرامون بنا اهمیت ویژهای دارد. باید رابطه و موقعیت بنای معماری را با منظره اطراف آن درنظر گرفت. وجود عامل زنده در بنا: بنای معماری، موجودی زنده نیست، باید دقت کرد که حضور موجودات زنده در تصویر بیشترین توجه را به خود جلب میکند در مورد حالت و محل قرار گرفتن آنها دقت کنید و توجه داشته باشید که فضای کمی را اشغال کند و لطمهای به کل تصویر نزند. البته وجود این عوامل مقیاس مناسبی برای نشاندادن ابعاد ساختمان است.
تهیه و تنظیم: زینب گودرزی |