انجمن سینمای جوان برازجان

وبلاگ آموزشی و اطلاع رسانی (اخبار و فراخوان مسابقات و جشنواره های فیلم و عکس)

انجمن سینمای جوان برازجان

وبلاگ آموزشی و اطلاع رسانی (اخبار و فراخوان مسابقات و جشنواره های فیلم و عکس)

برگزیدگان «جشنواره‌ فیلم کوتاه تهران» معرفی شدند

برگزیدگان جشنواره فیلم کوتاه تهران معرفی شدند:

عکس از هدیه احمدی

برگزیدگان بیست‌وچهارمین جشنواره ملی و دوازدهمین جشنواره بین‌المللی فیلم کوتاه تهران روز دوشنبه ۲۷ آبان ماه در تالار اندیشه حوزه هنری معرفی شدند.
به گزارش خبرنگار انجمن سینمای جوان برازجان٬ ناصر باکیده، دبیر جشنواره در ابتدای مراسم طی سخنانی گفت: جشنواره‌ها یک نبردگاه نیست بلکه میدانی‌ است برای یک رفاقت که توام با رقابت است. امیدواریم دیگر فیلم کوتاه به عنوان فرزند کوچک سینمای بلند تلقی نشود.
در ادامه مراسم جوایز بخش‌های جنبی معرفی شدند:
بخش هیات داوران دانشجویان
بهترین فیلم نزدیک‌تر از نفس ساخته پریوش نظریه.
انجمن منتقدان و نویسندگان سینمای ایران
جایزه اول خود را به فیلم روی خط به کارگردانی محمد صوفی و جایزه دوم به فیلم ترانه اندوهگین کوهستان ساخته حامد خسروی اهدا کردند.
انجمن فیلم کوتاه
مرجان اشرفی‌زاده نماینده انجمن فیلم کوتاه پیش از اهدای جوایز طی سخنانی گفت: متاسفانه با تلاش‌هایی که انجام شد نتوانستم تمام فیلم‌های بخش ملی را ببینم و در واقع برای حفظ عدالت و صداقت تصمیم گرفتیم این موضوع را با شما در میان بگذاریم.  پوزش می‌خواهیم از کسانی که کارهاشون دیده نشده است.
دیپلم افتخار این بخش برای مجموعه آثار تصویر برداری شده به اشکان اشکانی اهدا شد.
دیپلم و تندیس به فیلم عشق و پلاستیک ساخته لیلا خلیل‌زاده.
تقدیر از فیلم روشنایی‌های شهر ساخته‌ آیدا پناهنده.
دیپلم و تندیس به ماکان آشوری برای فیلم باران شهابی.
ستاد پاکسازی میادین مین
لوح تقدیر دو سکه بهار آزادی فیلم راه نا تمام به کارگردانی شاهین تقی‌خانی.
هفته نامه چلچراغ
تقدیرنامه به عاطفه خادم‌الرضا کارگردان تنگ خالی ماهی.
تقدیرنامه به پیمان نهان‌قدرتی کارگردان خواب سرد.
تقدیرنامه و جایزه‌ ویژه به خانم رخساره قائم مقامی کارگردان سیانوزه.
مرکز فروش فیلم پارسیان
دیپلم و تندیس و پخش جهانی اثر را تقدیم کرد به باغ ‌آرزو ساخته‌ جمشید بایرامی.
در ادامه مراسم برگزیدگان بخش‌های اصلی به شرح زیر معرفی شدند:

مسابقه سینمای جوان

تندیس جشنواره دیپلم افتخار و مبلغ هشت میلیون ریال به عنوان بهترین تحقیق و پژوهش به نصیر درویشوند برای تحقیق فیلم مستند گورستان بی‌نام از بندر انزلی اهدا شد. 
دیپلم افتخار و مبلغ چهار میلیون ریال به فرشته هوشمندی فتوت برای کارگردانی فیلم داستانی صبر کن هوا روشن بشه از تهران اهدا شد.
در این بخش هیات داوران به دلیل عدم توجه فیلمسازان به مقاطع مختلف بویژه مراحل پس از فیلمبرداری فیلمی را شایسته دریافت جایزه بهترین کارگردانی ندانست.
دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون ریال به رضا عرفانی برای تصویربرداری فیلم مستند دفینه از تهران
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ هشت میلیون ریال به عنوان بهترین تصویربردار به مسعود امینی‌تیرانی برای تصویربرداری فیلم داستانی صبر کن هوا روشن بشه‌ از تهران. 
دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون ریال به علی جعفری برای فیلم مستند شهر ما خانه ما از اراک
دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون ریال به فاطمه حیدری برای فیلم مستند زهرا دختر هاجر از شهرکرد.
تندیس جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ 9 میلیون ریال بهترین فیلم مستند به رضا عرفانی و حسین راستی برای فیلم مستند دفینه از تهران.
دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون ریال به دانش و بابک صلواتی برای فیلم داستانی شب روز برفی از سنندج.
دیپلم افتخار و مبلغ چهارمیلیون ریال به فرشته هوشمندی‌ فتوت برای فیلم داستانی صبر کن هوا روشن بشه از تهران.
هیات داوران در این بخش فیلمی را شایسته دریافت جایزه بهترین فیلم داستانی ندانست.
دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون ریال بخش تجربی به سعید بنا برای فیلم داستانی قالی جادویی از تهران.
هیات داوران در این بخش فیلمی را شایسته دریافت جایزه بهترین فیلم تجربی ندانست.
دیپلم افتخار بخش پویانمایی و مبلغ پنج میلیون ریال به هدی مسعودی برای فیلم پویانمایی هزار و یک شب از تهران.
تندیس جشنواره دیپلم افتخار و مبلغ 9 میلیون ریال به عنوان بهترین فیلم پویانمایی به مریم کشکولی‌نیا برای فیلم پویانمایی در خانه ملی از تهران.
تندیس بهترین مجری طرح جشنواره، دیپلم افتخار و مبلغ دوازده میلیون ریال مشترکا به انجمن سینمای جوانان ایران دفاتر ایران و کاشان.

بخش مسابقه نگاه ملی
تندیس جشنواره ،دیپلم افتخار و هشت میلیون ریال به پیروز کلانتری برای تحقیق فیلم مستند تهران چند درجه ریشتر از تهران. 
دیپلم افتخار و مبلغ چهار میلیون ریال به آیدا پناهنده برای فیلمنامه فیلم داستانی روشنایی‌های شهر از تهران.
تندیس جشنواره دیپلم افتخار و مبلغ هشت میلیون ریال به عنوان بهترین فیلمنامه به روح‌الله مسرور برای فیلمنامه فیلم داستانی بوق از تهران.
دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون ریال به حامد خسروی برای فیلم مستند ترانه اندوهگین کوهستان‌ از بندر انزلی.
دیپلم افتخار و مبلغ چهار میلیون ریال به بیژن زمان‌پیرا برای فیلم مستند طلای سفید از سنندج.
تندیس جشنواره دیپلم افتخار و مبلغ هجده میلیون ریال به عنوان بهترین فیلم مستند به رخساره قائم مقامی برای فیلم سیانوزه از تهران.
دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون ریال به امیر زبان‌آور و شهرزاد راستانی برای فیلم تجربی فاجعه 61200 از تهران.
دیپلم افتخار و مبلغ چهارمیلیون ریال به اسفندیار ترکمنی‌راد برای فیلم تجربی حیاتمردان نامی‌ از تهران.
تندیس جشنواره دیپلم افتخار و مبلغ هجده میلیون ریال به عنوان بهترین فیلم تجربی به مهدی فرد قادری برای فیلم تجربی تناوب از نیشابور. 
دیپلم افتخار و مبلغ چهار میلیون ریال به امیر سحرخیز برای فیلم پویانمایی آلامد از تهران.
دیپلم افتخار و مبلغ پنج میلیون ریال به معین صمدی برای پویانمایی عروسک گمشده از تهران
تندیس جشنواره دیپلم افتخار و مبلغ هجده میلیون ریال به عنوان بهترین فیلم پویانمایی به وحید نصیریان برای فیلم پویانمایی قفس از تهران
دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون ریال به محمد صوفی‌آبادی برای فیلم داستانی روی خط‌ از تهران.
دیپلم افتخار و مبلغ چهار میلیون ریال به بیژن میرباقری برای فیلم داستانی زیر پلک ‌از تهران.
دیپلم افتخار و مبلغ پنج میلیون ریال به عاطفه خادم‌الرضا برای فیلم داستانی تنگ خالی ماهی از تهران.
تندیس جشنواره دیپلم افتخار و مبلغ هجده میلیون ریال به عنوان بهترین فیلم داستانی به پیمان نهان‌قدرتی برای فیلم خواب سرد از تهران.

بخش مسابقه ویژه «میراث نبوی»

دیپلم افتخار و مبلغ سه میلیون ریال به فرخ حنیفه‌نژاد زیبایی برای فیلم داستانی چاووش از مشهد
بخش مسابقه ویژه «چشم‌انداز سرزمین زیبای ما»
دیپلم افتخار و مبلغ چهار میلیون ریال به امید راست‌بین برای فیلم مستند ماه اردلا از سنندج.
دیپلم افتخار و مبلغ چهار میلیون ریال به محمدرضا باغبانی برای فیلم مستند عبور از خط زرد از سنندج.
لوح تقدیر بخاطر تلاش در برگزاری هرچه باشکوهتر «هفتمین جشنواره منطقه‌ای سینمای جوان»مشترکا اهدا می‌شود به دفاتر انجمن سنیمای جوان اهواز، خرم‌آباد، سنندج و قزوین.

بخش یونیکا
لوح تقدیر یونیکا به فیلم زندگی و دیگر هیچ (روح‌الله مولوی) ایران
لوح تقدیر یونیکا به فیلم یک روز یک مرد (نقی نعمتی‌) ایران
لوح تقدیر و مدال نقره به فیلم یک جرعه آب (احمد ارجمند) ایران
لوح تقدیر و مدال نقره یونیکا به فیلم فرش چوب (عبدالرحمن میرانی)‌ ایران
نشان یونیکا به انجمن سینمای جوانان ایران دفتر زاهدان از (علی اصغر شهری)

بخش بین‌الملل
بهترین فیلم در جستجوی حقیقت؛ سوزن‌بان (آشیش پاندی) هندوستان و نزدیک‌تر از نفس (پریوش نظریه) ایران
جایزه بزرگ بین‌الملل؛ الا (سیلوانا آگیره‌ زکارا) انگلستان
بهترین فیلم داستانی؛ وظیفه (ولاد تراندافیر) رومانی
بهترین فیلم تجربی؛ بومرنگ (داریوش غریب‌زاده) ایران 
بهترین فیلم تجربی؛ کشتی (گرژگورژ یونکاتیس) لهستان و عروسک گمشده (معین صمدی) ایران
بهترین انیمیشن؛ جایی تمام عیار (الناز زولودکو روسیه)
لوح تقدیر؛ خوک و شکسپیر (گئون کیم) کره جنوبی
بخش ملل مسلمان
جایزه ویژه هیات داوران برای فیلم نیمه دیگر من (جاستین تافل) لهستان
بخش آسیا پاسیفیک
جایزه ویژه هیات داوران برای فیلم وظیفه پسر (تیمریک بیرنازاروف) قرقیزستان
گفتنی است در پایان مراسم از مصطفی کرمی تصویربردار جوان کشورمان که در ابتدای سال ۸۶ دچار صانحه شد تقدیر ویژه شد.
مصطفی کرمی هنگام دریافت جایزه‌اش گفت: خوشحالم از اینکه در جمع خانواده‌ سینمای جوان هستم. خبری به من دادند که من را خوشحال کرد و آن هم این بود که از این به بعد فیلم‌هایی که به تهیه‌کنندگی انحمن سینمای جوان ساخته می‌شود تمام عوامل آن بیمه می‌شوند.
سخنرانی محمدحسین صفارهرندی، مهندس جعفری‌جلوه و اجرای چند نوبت موسیقی سنتی از دیگر برنامه‌های این مراسم بود.
گفتنی است چندین تن از برگزیدگان جشنواره از زحمات محمد مختاری مدیر تولید سابق انجمن سینمای جوانان ایران تشکر کردند.

موفقیت هنرمندان برازجانی در نخستین جشنواره فیلم و عکس بوشهر

موفقیت هنرمندان برازجانی در نخستین جشنواره فیلم و عکس بوشهر

سه نفر از هنرمندان عکاس انجمن سینمای جوان برازجان توانستند در نخستین جشنواره فیلم و عکس بوشهر موفق به کسب عناوینی شوند.

در این جشنواره آقایان شهرام سلیمی فرد و محمدرضا جنگی و خانم مرضیه طاهری توانستند هر کدام لوح تقدیر و یک عددسیم کارت اعتباری را از آن خود نمایند.

 

بررسی سینمای مستند

«فیلم مستند» چیست؟

کلمه «مستند» برای اولین بار در نقدی از فیلم "Moana" به کارگردانی «رابرت فلاهرتی» در سال 1926 به کار رفت که در 8 فوریه 1926 که توسط «جان گریرسون» تهیه کننده فیلمهای مستند که نام مستعارش «عشق سینما» یا "Moviegoer" بود.


«جان گریرسون» لقب «پدر فیلم مستند» را گرفته است. به بیان وی، فیلم مستند، «تلقی خلاق واقعیت» است. چنین تعریفی، آزادی بیشتر را در ژانر مستند در اختیار مستندساز قرار می دهد و به طرح سؤالات فلسفی بسیاری در خصوص فیلم «مستند» دامن زد. «آکادمی هنر و علوم تصویر متحرک» فیلمهای مستند را فیلمهایی معرفی می کند که موضوعات تاریخی، اجتماعی، علمی یا اقتصاد را دنبال می کند. فیلم مستند می تواند هم خاص باشد و هم عام. حین ساخت از آغاز تا پایان می تواند فقط یک فرد و یا افرادی را دربربگیرد.
در دهه 30، «گریرسون» در یکی از مقالاتش، اولین اصول فیلم مستند را مورد بحث قرار داد و در آن اشاره کرد که فیلم "Moana" از ارزش حقیقی مستند برخوردار است.
فیلم "Moana" با 85 دقیقه زمان به صورت صامت و سیاه و سفید برای اولین بار در تاریخ 7 ژانویه در آمریکا اکران شد.
کلمه "Moana" اسپانیایی که عنوان آمریکایی این فیلم «افسانه عصر طلایی» نیز هست. اصول مستندسازی «گریرسون» عوامل بالقوه ای بودند برای مشاهده زندگی که می توانست در شکل نوینی از هنر از آن بهره برداری کند.
«جیگا ورتوف» در مقالاتش اینکه «زندگی همان طور که هست» (یعنی زندگی بطور زیر جلوی فیلم شود.) و «زندگی غافلگیر شده» (یعنی زندگی که با دوربینی غافلگیر شده است.)
قابل ذکر است که تلویزیون و اینترنت دو مدیوم یا رسانه واسطه ای هستند که از جایگاه های فیلم مستند به حساب می آیند.
تلویزیون رسانه ای است که مخاطبان کلی دارد و پخش فیلمهای مستند از سویی نوعی تبلیغ به حساب می آیند. از طرفی رسانه اینترنت نه تنها توجه و دیدگاه بیننده و مخاطب را جلب می کند بلکه ترکیب و فراگیری تکنولوژی و برنامه ریزی را سبب می شود.

تاریخچه سالهای قبل ـ 1900
فرانسوی ها واژه مستند را به هر فیلمی غیرداستانی از قبیل «سفرنامه ها» و فیلمهای آموزشی اطلاق می کردند. اولین تصاویر متحرک در حقیقت در تعریف همان «فیلمهای مستند» هستند می توان گفت که آنها لحظات تک صحنه ای روی فیلم هستند: مثل قطاری که وارد یک ایستگاه می شود، قایقی که پهلو می گیرد یا کارخانه ای که مردم در آن کار می کنند.
اولین فیلم در این دوره با به تصویرکشیدن یک رویداد بطور ابتکاری ساخته شد. این فیلمهایی که به صورت تک صحنه ای و کوتاه تهیه شدند، فیلمهای «واقعی» نام گرفتند. به دلیل ابداع محدودیت های تکنولوژیک، داستانسرایی کمتر صورت می گرفت، دوربین ها میزان بسیار کمی را به صورت فیلم در خود جای می دادند. بیشتر فیلمها 1 دقیقه یا کمتر زمان داشتند. شکل های اولیه فیلم مستند، توسط «آگوسته» و «لوئیز لومیر» ساخته شده اند.

سالهای 1920 ـ 1900
فیلمهای سفرنامه ای در اوایل قرن بیستم خیلی مشهور شدند. بعضی از آنها به عنوان «نمایشهای خوش منظر صحنه ای» شناخته شدند. این دسته از فیلمها در آن زمان در راسته فیلمهای پرفروش و مطرح بودند. فیلم In The Land of the Head" محصول سال 1914 یکی از فیلمهای حائز اهمیت است که ورای مضمون نمایش
صحنه ای بود که واجد لایه های بدویت و بیگانه گرایی در یک داستان سلسله وار به عنوان مستندات حقیقی از زندگی آمریکاییان بود.
نیز طی این دوره زمانی فیلم مستند «فرانک هرلی» درباره هیأت اعزامی دولت امپراطوری به قطب جنوب تحت عنوان "South" در سال 1919 اکران شد.

سال 1920
رومانتیسم

در سال 1922، «رابرت جی فلاهرتی» فیلم مستند "Nanook of the North" را با رنگ و بوی رمانتیسم کارگردانی کرد. وی به ساخت فیلمهای رمانتیک با جدیت مبادرت ورزید و قصد او به تصویر کشاندن نحوه زندگی در صد سال پیش از ساخت فیلمش بود.

سمفونی شهر
زندگی بومی و حقیقی توأم با آنچه محیط زیست مصنوع بشر می باشد همگی در غالب «سمفونی شهر» شکل می گیرند مانند فیلمهای «برلین» ، «سمفونی یک شهر»، («گریرسون» در یکی از مقالاتش به این نکته اشاره کرده است که فیلم «برلین» فیلمی است از آنچه که یک مستند نباید باشد.)
"Rienque les Heures"، "Man with Movie Camera" مضمونی که این قبیل فیلمها به آن اشاره دارند، این است که انسان را به عنوان محصول و تولید محیط زیست و اطراف خودش به تصویر می کشند.
خبررسانی از خصوصیات ویژه یک فیلم مستند می باشد و از اهمیت خاصی برخوردار است. معمولاً جریان خبررسانی در غالب رویدادهایی که قبلاً هم صورت پذیرفته اند، نمود می کنند. به عنوان مثال کلیه نبردهای اوایل قرن بیستم به تصویر کشیده شده اند اما فیلمبردار همیشه وقتی به محل می رسد که بعد از نبرد اصلی و اجرای مجدد صحنه هاست برای ساخت فیلم است.

سینمای حقیقت، بخش اول
«جیگا ورتوف» در سریال های خبری سال 1920 سینمای حقیقت یا Kino – Pravda روسی هسته ای مرکزی محسوب می گردد. «ورتوف» معتقد است که دوربین با لنزهای گوناگون، کنتور فیلمبرداری، تدوین، قابلیت تصویر متحرک آهسته و سریع، خیلی بیشتر و دقیق تر از چشم آدمی می تواند حقیقت را نشانگر باشد و به نوعی فلسفه وجودی فیلم را از آن نتیجه بگیرد.

سالهای 1940 ـ 1930: تبلیغات سیاسی در زمان جنگ
تبلیغات سیاسی زمان جنگ در فیلمهای مستند، جلب نظر مخاطب به مقصود نظر دولت ها بوده است. یکی از بدنام ترین فیلمهای تبلیغاتی فیلم "Triumph of the will" ساخته «لنی ری افنستاهل» می باشد. سریال مستند "why we fight" ساخته «فرانک کامپرا» یک سریال خبری پر سر و صدا در ایالات متحده بود که از طریق آن دولت، مردم آمریکا را متقاعد می کرد که وقت، وقت رفتن به جبهه های جنگ است. در کانادا، بنیاد فیلم توسط «گریرسون» به همین دلایل تبلیغاتی تأسیس گردید.
در انگلستان، «همفری جنینگز» موفق شد تا تبلیغات سیاسی را با دیدگاهی شعرگونه تلفیق نماید و فیلمهای مستند "Fives Were Started" و "A Diary For Timothy" را بسازد.

سالهای 1970 ـ 1950
«سینمای حقیقت» ـ بخش دوم

واژه سینمای مستند یا "Kino – Pravda" که به روسی یعنی سینمای حقیقت و به فرانسه هم واژه "Cinema Verite" به آن اطلاق می شود در بعد وسیع چنین از آن تعبیر می شود که واکنشی است در قبال کلیه قیود و محدودیت های موجود در فیلمهای استودیویی. اگرچه واژه ها گاهی بطور متبادل بکار می روند، تفاوت های عمده ای نیز بین سینمای حقیقت «ژان راوچ» و «سینمای مستقیم» شمال آمریکایی ها موجود است که از سایر مستندسازان موفق «میشل براولت»، «پیر پراولت»،... پیش گرفته اند.

مستند، یک سلاح سیاسی
در سالهای 1970 ـ 1960، فیلم مستند اغلب به عنوان یک سلاح سیاسی در قبال «نئوکلونیالیسم» و «کاپیتالیسم» به خصوص در آمریکای لاتین تلقی می شود. فیلم "La Hora de los hornos" محصول سال 1968 توسط «اکتاویو جتینو» و «فرناندو ای سولاناس» کارگردانی شد و نسل بسیاری از فیلمسازان را تحت تأثیر قرار داد.

مستندهای مدرن
تحلیل گران به این نتیجه رسیده اند که این ژانر تا حد قابل توجهی در اکران ها مورد استقبال قرار گرفته است مانند "Bowling For Columbine" ، "Super Size Me" ، "Fahrenheit q/11" ، "March of the Penguins" ، "An Inconvenient Truth" که از برجسته ترین فیلم ها هستند.
در مقایسه با فیلمهای روایتی دراماتیک از بودجه های کمتری برخوردار است. همین اصل برای شرکت های فیلمسازی بسیار جذاب است چراکه اکران محدود می تواند بسیار سودمند باشد. فیلم فارنهایت q/11 رکود تازه ای بدست آورده است با فروشی بالغ بر 228 میلیون دلار در گیشه های بلیت و فروش بیش از 3 میلیون DVD طبیعت فیلمهای مستند در 20 سال گذشته از حال و هوای سینمای حقیقت تغییر فاحشی کرده است. تحول تجاری بوجود آمده در ژانر فیلم مستند به خاطر خبرگونه شدن آن است که توجه بعضی منتقدان را به خود جلب کرده و این سؤال را برای آنها ایجاد کرده که چنین فیلمهایی اصلاً می توانند مستند محسوب شوند یا خیر.
منتقدان به اثری چون "Roger & Me" ساخته مایکل مور رجوع می کنند و آنها را «فیلمهای مستند» می نامند. هر چند انتخاب و بکارگیری موضوعات فیلمهای مستند توسط کارگردان از زمان ارائه کارهای فلاهرتی مورد توجه واقع شد.
توفیق اخیر ژانر مستند و انتشار DVDها، باعث شده اند که مستندهای به لحاظ ارزش مالی ماندگارند حتی بدون اینکه اکران سینمایی بشوند. با این حال سرمایه گذاری برای تولید فیلم مستند به نوعی به تعویق می افتد. طی دهه گذشته بیشترین فرصت های عرصه در بازارهای رسانه ها ایجاد شد و فیلمسازان به خوبی دریافتند که این رسانه ها هستند که منابع اصلی سرمایه گذاری آن را جهت تهیه و تولید آثارشان تأمین می کنند.
مستندهای مدن با مستندهای تلویزیونی نوعی همپوشانی دارند. مستندسازی نشان می دهد که چگونه یک فیلم یا بازی کامپیوتر تولید می شوند که اغلب اهداف تبلیغاتی را دنبال می کنند و این بیشتر این ژانر را به یک آگهی نزدیکتر می کند تا یک مستند کلاسیک.
دوربین های ویدئویی دیجیتالی سبک وزن مدرن که براساس تدوین های کامپیوتری نیز طراحی شده اند، بطور وسیعی کمک کار مستندسازان هستند هرچند که ممکن است افت دراماتیک را در قیمت تجهیزات سبب شوند.

از نمونه های برجسته «مستند درام» فیلمهای زیر را می توان نام برد.

• Ala – Arriba! (1942)
• A Night to Remember (1958)
• Culloden (1964)
• The War Game (1965)
• Tora! Tora! Tora! (1970)
• Threads (1984)
• Cathy Come Home (Drama documentary) (1966)
• Dien bien Phu (1992)
• Hillsborough (1996)
• Bloody Sunday (2002)
• The Laramie Project (2002)
• The Last Dragon (2004)
• Touching the Void (2004)
• End Day (2005)
• Good Night, and Good Luck (2005)
• Supervolcano (Drama documentary) (2005)
• The Road to Guantanamo (2006)
• Bobby (2006)
• United 93 (film) (2006)
• The Lost Tomb of Jesus (2007)
• Canada's Sweetheart: The Saga of Hal C. Banks
• The Day Britain Stopped
• Death of a Princess

مستند طبیعت
مستندی است راجع به حیوانات، گیاهان یا هر موجود زنده غیرانسان در طبیعت معمولاً این نوع مستند برای تلویزیون و شبکه های صدا و سیما ساخته می شوند.
شروع ساخت مستندهای طبیعت تلویزیونی توسط شبکه BBC انجام گرفت که به صورت اپیزود یک ساخته شدند. معروفترین نویسنده و کارگردان مستندهای تلویزیونی BBC، «دیوید اتنبورو» می باشد که مستندهای سریالی زیر را نیز تهیه کرده است.

• Life on Earth (1979), 13 episodes
• The Living Planet (1984), 12 episodes
• The Trials of Life (1990), 12 episodes
• Life in the Freezer (1993), 6 episodes
• The Private Life of Plants (1995), 6 episodes
• The Life of Birds (1998), 10 episodes
• The Life of Mammals (2002), 10 episodes
• Life in the Undergrowth (2005), 5 episodes
• Life in Cold Blood (due 2008), 5 episodes

کانال Animal Planet Discovery از دیگر شبکه های تلویزیونی مستند هستند که «استیو ایروین» از تهیه کنندگان به نام مستندهای اپیزودیک زیر برای شبکه های فوق الذکر می باشد:


• The Crocodile Hunter (1992 – 2004) episodes
• Crocodile Hunter's Croc Files (1999), 52 episodes
• Ten Deadliest Snakes In The World (2001)
• The Crocodile Hunter Diaries (2001 – 2003), 30 episodes
• New Breed Vets (2005), 6 episodes
• Ocean's Deadliest (2006)

جشنواره های بین المللی فیلم مستند


• Festival International de film documentaries "Cinema du Reel – France
• Festival du film de Lussas "incertain regard" – France
• Hot Docs Canadian International Documentary Festival – Toronto, Canada
• International Documentary Film festival Amsterdam
• Full Frame Documentary Film Festival – Durham North Carolina
• Yamagata International Documentary Festival – Japan
• Punto de Vista Documentary International Film Festival
• Festival Internacional de Cine Documental Ciudad de Mexico (DOCSDF)
• DocPoint – Helsinki Documentary Film Festival
• United Nations Association Film Festival (UNAFF)
• "Chas DOC", or The Charleston Documentary Film Festival
• Chicago International Documentary Festival Illinois, USA
• Big Sky Documentary Film Festival – Missoula, Montana
• Jihlava International Documentary Film Festival – Jihlava, Czech Republic
• International Leipzig Festival for Documentary and Animated Film – Germany
• DOK.FEST International Documentary Festival Munich – Germany
• Hot Springs Documentary Film Festival – Hot Springs, Arkansas
• Sheffield International Documentary Festival – UK
• Sydney Film Festival – Sydney, also feature – length films
• DOCNZ New Zealand International Documentary Film Festival – New Zealand
• Silver Docs – Silver Spring, Maryland
• Cine Pobre Film Festival – Baja, Mexico
• Encounters Documentary Festival – South Africa
• Parnu International Documentary and Anthropology Film Festival – Estonia
• Lisbon International Documentary Film Festival – Portugal
• IIFF Imagine International Film Festival by The International Arts and Film Foundation
• It's All True – Brazil
• True / False Film Festival – Columbia, Missouri
• RIDM – Rencontres internationals du documentaire de Montreal – Montreal, Quebec, Canada
• Stories from the Field: The Annual United Nations Documentary Film Festival – New York, NY, USA
• Festival dei Popoli, International Documentary Film Festival, Florence, Italy


مراکز تحقیقاتی فیلم مستند
 

• The Documentary Institute
(http://www.jou.ufl.edu/documentary/index.php)
• American Film Foundation
• The DocsOnline Foundation
(http://www.docsonline.tv/) documentaries online.
• Joiningthedots.tv (http://www.joinigthedots.tv/)
Broadband documentary channel.
• Big Sky Film Institute (http://www.bigskyfilminstitute.org/)
• Documentary Filmmakers Group, UK (http://www.dfgdoccs.com/)
• EMB Film Unit
• Film Arts Foundation
• International Documentary Association (http://www.documentary.org/)
• National Film Board of Canada
• National Film and Television School
• Institute of Documentary Film (http://www.docuinter.net/)
• The Sundance Institute Documentary Film
• Program (http://www.sundance.org/)


منابع مطالعاتی بیشتر در خصوص فیلمهای مستند


• Ian Aitken (ed) Encyclopedia of the Documentary Film, Routledge, 2005
• Documentary Film Bibliography (via UC Berkeley)
(http://www.lib.berkeley.edu/MRC/documentarybib.html)
• Erik Barnouw, Documentary. A History of the Non – Fiction Film, Oxford University Press 1993 – still useful introduction
• Sheila Curran Bernard, Documentary Storytelling, Focal Press 2003
• Julianne Burton (ed.) The social documentary in Latin America, Pittsburgh, Pa.: University of Pittsburgh Press 1990
• Dave Saunders, Direct Cinema: Observational Documentary and the Politics of the Sixties, London, Wallflower Press 2007
• Jonathan Dawson, "Dziga Vertov";
http://www.sensesofcinema.com/contents/directors/03/vertov.html
• Bill Nichols, Representing Reality: Issues and Concepts in Documentary, Indiana University Press 1991
• Bill Nichols, Introduction to documentary, Indiana University Press, 2001
• Paul Rotha, Documentary diary; an informal history of the British documentary film, 1928 – 1939, New York, Hill and Wang 1973
• Janet Walker and Diana Waldeman, Feminism and Documentary, Minneaplis: University of Minnesota Press 1999
• Markus Nornes, Japanese Documentary Film: The Meiji Era through Hiroshima, University of Minnesota Press 2003
• Jim Leach (ed.) Candid eyes: essays on Canadian documentaries, University of Toronto Press, 2003
• David A. Goldsmith, The Documentary Makers: Interviews with 15 of the Best in the Business, Roto Vision, 2003
 

سبک های گوناگون مستند
ـ Fly on the wall
ـ Docu soaps
ـ Docu drama
ـ Investigative Drama (درام مستند تحقیقاتی)
ـ Documentary
ـ Personal
شایان ذکر است که سبک های فوق الذکر، در اکثریت موارد مستندهای تلویزیونی را تشکیل می دهند.

Fly the wall
سبکی از مستندسازی برای فیلم و تلویزیون است. این عنوان از این عقیده مشتق شده است که رویدادها با صراحت و صداقت کامل و با دقت بسیار زیاد بررسی، تفسیر و دیده می شوند.

Docu soaps
سبکی از فیلم مستند است که از تلفیق داستان و حقیقت خلق می شود. نوعی از همین سبک تحت عنوان
«Docu reality soaps» که شخصیت های حقیقی بازیگر فیلم هستند.

Docu drama
"docu-drama" یا مستند درام نوعی از درام است (معمولاً، فیلم، جنگ تلویزیونی یا نمایش) که عوامل مستند و درام را با یکدیگر ترکیب می کند. شامل بازیگرانی است که بطور خلاقانه رویدادهای مستند را اجرا می کنند.
این سبک از مستند یا درام از ویژگی های زیر برخوردار است:
ـ بررسی دقیق حقایق موجود در یک رویداد همانطور که هستند
ـ از ویرایش و تفسیر اجتناب می کند
ـ از تکنیک های خبری و ادبی بهره می گیرد تا داستان را واقعی جلوه دهد و یا در بستر یک رویداد تاریخی توصیف نماید.
ـ عقاید و دیدگاه های خاص را دخالت نمی دهد

آیا فیلم مستند «واقعیت » را آنچنانکه هست نشان می دهد؟
فیلمساز فرانسوی، «ژان لوک گودارد» معتقد است که "یک فیلم الزاماً نمایشگر واقعیت نیست بلکه این خود واقعیت است که نمادین است." این یک ضرورت است که برای سوالاتمان به دنبال پاسخ نه تنها درباره آنچه که نمایش داده می شود بلکه درباره آنچه نشان داده نمی شود هم باید پاسخگو باشیم.
فیلم های مستند ساخته و پرداخته می شوند، یک دفعه صورت نمی پذیرند تصمیمات قاطع و دقیقی
می بایست گرفته شوند درباره آنچه ما می بینیم و اینکه چطور می بینم و دیدگاه ما چگونه است. چهارچوب ساخت یک فیلم مستند، می تواند از الگوی زیر برخوردار باشد:

نورپردازی (Lighting): که نقش بسیار مهمی در آفریدن جو و فضای فیلم دارد. با نورپردازی
می توان تأکید کرد، لحن خاصی ایجاد کرد، انزجار را القا کرد، افشا نمود و پنهان کرد.
ـ رنگ (color): رنگهای خاکستری، آبی و سفید برای مثال از لحن زبر و خشنی برای نمایش برخوردارند درحالیکه رنگ های کهربایی، صورتی و نارنجی به تصویر گرما می بخشند.
ـ تدوین (Editing): تدوین در تنظیم ترتیب سکانسها بسیار مؤثر است. فیلمساز با هنر تدوین می توان زمان و فضا را آنچنان بسازد و دستکاری کند تا به حال و هوای ویژه موردنظرش برسد.
ـ صحنه سازی فیلم (فریمینگ ـ Framing): وقتی که یک فیلم را مشاهده می کنیم، هر آنچه که می بینم به طور ضمیمه در هر فریم وجود دارد. آنچه می بینم ممکن است کاملاٌ طبیعی به نظر برسد اما همین تصاویر بعداً توسط کارگردان با دقت بسیار گزینش و ترکیب بندی می شوند. کارگردان جایگاه افراد و اشیاء و دوربین را در هر فریم انتخاب می کند.
ـ حرکت دوربین: اینکه دوربین کجا باشد و افکت های لازمه به چه طریقی صورت بپذیرند که رویدادهای فیلم را به راحتی درک کنیم.
ـ فوکوس (Focus): تنظیم حالت دوربین برای افکت های مناسب
ـ دیالوگ فیلم (Narration): تنظیم صدا و گویش فیلم
ـ موسیقی (Music): اینکه چه نوع از موسیقی با مستند موردنظر همخوانی دارد و چه حال و هوایی به آن می دهد.

آیا عکاسی هنر است؟

آیا عکاسی هنر است؟
منصور نصیری

ما این سوال را بارها و بارها شنیده ایم که آیا عکاسی می تواند در ذات خود ، هنر محسوب شود؟ و شاهد رسالات و مقالات زیادی در رد یا تایید این نظر هستیم.ایراد و استدلال نخست در رد این نظر اینست که به نظر می رسد در عکاسی یک پروسه مکانیکی قسمت عمده کار را بر عهده دارد که عکاس قادر به افزودن چیزی جز مقداری دستکاری در چاپ عکس ، به آن نیست.  (و این هم در صورتی است که عکاس خود چاپ عکس را در تاریکخانه اش انجام دهد. برای مثال عکاسان جنگ جهانی دوم که آثار تامل برانگیزی هم خلق کردند تنها لحظه ها را شکار و فیلم ها را برای ظهور و چاپ به لابراتوار هایی خارج از مهلکه ارسال می کردند و خود معمولا تصور دقیقی از نتیجه کار- اگر نتیجه ای وجود می داشت - نداشتند)


شاید از طریقی که در ادامه پی خواهم گرفت قادر به کمک به بعضی نتیجه گیری ها در این بحث شوم. طی سال های 1956 تا 1957 بیش از یک سال را با
William Mortensen در Leguna Beach کالیفرنیا گذراندم و فلسفه و تکنیک او را که بیش از 40 سال به هر دوی آنها در کارهایم به عنوان یک عکاس چهره نگار وفادار مانده ام ، از او آموختم. آقای Mortensen تکنیک های شخصی و خاص خودش را در نورپردازی سوژه ، زمان بندی نوردهی و ظهور و چاپ فیلم داشت. او در هر یک از این مراحل در برابر گروه معروفf/64 به ریاست آنسل آدامز قرار می گرفت که معتقد به عدم هر گونه دستکاری در ظهور و چاپ فیلم بود. به نظر می رسد چنین فلسفه ای با استدلالی که ارائه می دهد به خودی خود عکاسی را از جرگه هنر خارج می کند. گروه آنقدر قدرت و نفوذ داشت که به مدت بیش از یک دهه در کنار گذاشتن مجازی Mortensen از تاریخ عکاسی موفق شد. Mortensen مفهوم " نور دادن برای سایه ها و ظهور برای روشنی ها " را با تجربه بر عکس قضیه یعنی " نوردادن برای روشنی ها و ظهور برای سایه ها " متغیر کرد. مفهوم قبلی، تکنیسین های تاریکخانه را وادار می کرد با استفاده از تکنیک معروف “Pull” نگاتیو را به نقطه مشخصی از پروسه ظهور که توسط فاکتور شناخته شده ای به نام " گاما" تنظیم می شد ، برسانند. این تغییر مختصر پیش از آنکه پروسه ظهور کامل شود نگاتیو را از ادامه راه نگه می داشت. من نمی توانم در مورد نتایجی که با استفاده از این روش و توسط ستارگان پر فروغی همچون گروه F/64 که مطمئنا عکس های باشکوهی خلق کرده اند که برای همیشه باقی خواهند ماند ، بحث و استلال کنم ، اما می توانم در باره آن مفهوم پایه و اساسی حرف هایی بزنم. Mortensen می گفت ، نگاتیو مانند " دوربین پیچیده " چشم انسان است که به اندازه کافی برای ضبط و انتقال تدریجی یک سوژه دچار محدودیت و مضیقه است و بیشتر ، سوژه را قاپ می زند و می دزدد تا آن را با تمام جزییات و حواشی اش نشان دهد . مفهوم پایه و قدیمی ارائه شده هم تنها همین کار را انجام می دهد. ایده Mortensen بر اساس مفهوم " نوردادن برای روشنی ها و ظهور برای سایه ها " منجر به ظهور کامل فیلم برای دستیابی به آنچه که نامش را " 7 مشتق " (7-D) گذاشته بود ، شد. او حتی برای اثبات نظریه اش فیلمی را به اندازه کافی در پروسه ظهور تحریک کرد تا کاملا ظاهر شود. او به جای 5 دقیقه ، نگاتیو را حدود یک تا یک و نیم ساعت یا تا قبل از آنکه نگاتیو آسیب ببیند و لکه دار شود در “Developer” نگاه داشت . همه چیز به خوبی با یک نگاتیو کاملا ظهور یافته به پایان رسید.تنها کمی کار بر روی کاغذ با قی مانده بود تا عکسی عالی از سفید سفید تا سیاه سیاه بدست آید.من این کار را بارها انجام داده ام ،ظهور یک تا یک و نیم ساعته بدون هیچ اثر نامناسبی بر روی نگاتیو. به موضوع اصلی برگردیم. این درگیری عکاس برای ارائه یک عکس مسیر طولانی است که عکاسی را در زمره هنر قرار می دهد ، اما به یک چیز دیگر نیز نیاز است که Mortensen به خوبی از پس آن نیز بر آمده است.مدتها پیش از آنکه او وارد عکاسی شود در نیویورک با هنرمندانی از جمله Bridgeman، Henri و Bellows مشغول تحصیل بود و طی یک سال در "یونان " از بسیاری جاها نقاشی کرد.پس از بازگشت به Salt Lake City به تدریس در کلاس های هنر دبیرستان قدیمی خود پرداخت . من تعدادی از کارهای رنگ و روغن او را در Laguna Beach مشاهده کردم که کارهای بسیار با ارزشی بودند.مسئله اینست که او یک هنرمند مسلم بود و آن استعداد و سرشت را با خود به عکاسی آورده بود.


من هیچ عکاس دیگری را سراغ ندارم که پرتره هایی با کیفیت آثار
mortensen ارائه کرده باشد. احساس من اینست که یادگیری اغلب هنرمندان از طریق منابع یکسانی بوده و در نتیجه کارهای آنها هم شبیه بهم و یکسان به نظر می رسد. به نظر من ، هر چند که آنها تکنیسین های خوبی محسوب می شوند اما فاقد آن بارقه هنرمندی هستند و آن بارقه خصوصیتی است که فرد با آن متولد می شود و آموختنی نیست هر چند که مطالعه عمیق و دقیق تاریخ هنر و آثار هنرمندان متقدم و موفق، به بهبود درک افراد از هنر و ارتقا کیفیت آثار آنها کمک می کند. من به عکس های بسیاری توجه کرده ام و مجلات و کتاب های متعددی را ورق زده ام و در آنها آثاری را دیده ام که بیشتر آنها را تکنیسین ها و نه هنرمندان تهیه و عرضه کرده اند. یک مثال : Mortensen برای کمک به داوری در یک نمایشگاه عکس در Santa Ana دعوت شده بود، یکی از معدود دفعاتی که از خانه و استودیو اش در Laguna Beach دور شده بود. او به قانون Schnitt ریاضی دان آلمانی که میگفت باید نسبت A به B برابر با نسبت B به A-B باشد ( افقی و عمودی) در ترکیب بندی عکس معتقد بود و در میان عکس ها به دنبال تصاویری بود که بیشتر با این قانون مطابقت کنند. چند تایی از عکس هایی که قانون Schnitt در آنها بیشتر رعایت شده بود توجه او را به خود جلب کردند ، آنها را جدا و برای مقایسه و بررسی بیشتر آنها را به دیوار تکیه داد. بقیه داوران گیج شده بودند بیشتر انتخاب های آنها در میان عکس هایی که Mortensen انتخاب و جدا کرده بود وجود نداشتند.او توضیح داد که اگر یک عکس چاپ شده کمپوزیسیون خوبی نداشته باشد ، هر چقدر هم که خوب گرفته و چاپ شده باشد این مسئله مهم نیست و دستورالعمل Schnitt به سادگی یک پرینت با کمپوزیسیون خوب را از پرینتی که فاقد آن است مشخص و معین می کند. باقی داوران سرانجام با Mortensen موافقت کردند و نهایتا جایزه به عکسی که او انتخاب کرده بود تعلق گرفت. من در مورد عکاسانی که آثارشان را به طور معمول عرضه می کنند نظری ندارم اما در مورد آنهایی که سعی می کنند کار های متوسطی را که به لحاظ تکنیکی عالی اما فاقد کیفیت حقیقی هنری هستند ،به مثابه هنر قلمداد کنند نظراتی دارم. مدت هاست که از من برای داوری در نمایشگاه ها و مسابقات عکاسی دعوت نمی شود زیرا همه می دانند که من عکس های رنگی را که مشخص است توسط خود عکاس چاپ نشده اند قبول ندارم و رد می کنم . بیشتر عکاسان چاپ های رنگی شان را به لابراتوار هایی می دهند که از تجهیزات گران قیمت استفاده می کنند .


برای آنکه عکاسی جایگاه خودش را در هنر داشته باشد باید بدست هنرمندان برجسته و عکاسان خبره به لحاظ فنی اعتلا یابد .بسیاری از عکاسان تکنیکی ، کارهای درخشانی در زمینه ثبت و ضبط آنچه که جهان دارد ارائه می دهند اما تنها " عکاسان هنرمند" قادر به حفظ جایگاه عکاسی در سالن های هنری و کلکسیون ها هستند.


 
* عکاسان و عکاسی ،به کوشش وارزیک درساهاکیان و بهمن جلالی- انتشارات سروش 1368

 

 

هنر عکاسی(عکاس باید با عکس هایش حرف بزند)

 

بارزترین ویژگی علوم امروز ناموزونی معرفتی آنهاست، علوم در حوزه‌های گوناگون با سرعت نور به پیش می‌شتابد اما بی‌مقصد.

 آنچه می‌توان دیدگان همه را در مقابل پدیده‌های اجتماعی امروز باز کند وجود رسانه‌ای با مسئولیت است که توجه همگان را برآنچه که می‌بینند اما نمی‌بینند جلب نماید.
مجید ناگهی، عکاس پیشکسوت عرصه عکاسی، از افرادی است که صدای خود را با عکس‌هایش به گوش مخاطب می‌ر‌ساند. آنچه در وهله اول درعرصه عکاسی مهم جلوه می‌کند، مستقل بودن این حوزه به عنوان یک هنر است.
مجید ناگهی در پاسخ به این سوال که حوزه عکس یک حوزه مستقل است یا وابسته، به خبرنگار سرویس  فرهنگی هنری ایسکانیوز گفت: عکس علاوه بر اینکه یک حوزه کاملاً مستقل است، در مواقع گوناگونی به کمک علوم دیگر نیز می‌شتابد، این حوزه به صورت اختصاصی اثراتی ارایه می‌دهد که علاوه بر جنبه زیبایی شناختی، بسیاری از محسوسات اجتماعی را تحریک می‌کند.

وی درخصوص استقلال عکس و عکاسی در میان هنرهای تجسمی افزود: آنچه حایز اهمیت است پایه‌های مشترک و یکدستی است که در تمام عرصه‌های تصویری هنرهای تجسمی وجود دارد.
در بخش بصری و تصویری هنرهای تجسمی، از بحث‌های مشترک و قواعد یکسانی (از لحاظ کمپوزیسیون اسلوب رسم و...) استفاده می‌شود.

وی افزود: هنرها از یکدیگر تاثیر می‌پذیرند. هنر عکاسی هم پویا است یعنی هنری است که تاثیر می گیرد و تاثیر می‌گذارد اما این موضوع نافی استقلال این حوزه به عنوان یک هنر نیست.
ناگهی ویژگی یک عکس تاثیرگذار را در داشتن نگاه موشکافانه و دانش عکاس دانست و گفت: یک عکاس در وهله اول باید حوزه‌اش و ویژگی‌هایی که با آن موضوع ارتباط می‌یابد را بشناسد، سپس بتواند نگاه موشکافانه‌اش را به آن حوزه معطوف کند البته تسلط دانش تئوریک و علمی و اسلوب مناسب کار وی را یکپارچه می‌کند. همه این ویژگی‌ها در کنار هم منوط به عکس تاثیرگذار می‌شود.

این عکاس جوان حرفه‌ای بودن عکاس را در برقراری تعاملات کامل با جامعه دانست و افزود: در هر جامعه‌ای فیلتر و سانسور وجود دارد. اگر عکاس به عنوان یک هنرمند خصوصیات جامعه را بشناسد و کار خود را درست انجام دهد‍، هیچگاه دچار فیلترینگ‌ها نمی‌شود، ضمن اینکه یک هنرمند بالغ و کامل هیچ وقت خودش دست به خودسانسوری نمی‌زند اگر مانعی هم وجود دارد، عکاس باید هوشمندانه و با نگریستن از دریچه‌‌ای دیگر اثرش را ارایه دهد‍. باید توجه داشت حرفه‌ای بودن عکاس در تعداد کثیر نمایشگاه‌هایش نیست بلکه در تعاملاتی است، که به سبب نوع نگاه عکاسانه‌اش با مخاطب بر قرار کرده است.

ناگهی داشتن اشراف کامل بر روی مقولات فنی و تکنیکی آشنایی با تکنیک و فن به روز شده و دانستن کامل روابط اجتماعی شناخت و آگاهی صحیح و مطالعه و دیدن سازمان یافته را عوامل موثر بر روند عکاسی دانست.
وی افزود:‌ عکاسان حرفه‌ای که به شکل مستمر و جدی برای بیان حرفشان حرکت می‌کنند و با عکس‌هایشان حرف می‌زند و نه آنکه به رزق و روزی بپردازند در ایران زیاد داریم. اگر عکاسان جوان که آکادمیک تحصیل می‌کنند، باید بدانند تنها دانشگاه به عنوان یک سیستم خروجی ملاک نیست،‌این عکاسان باید بتوانند کار کنند و اثر خود را ارایه دهند و دیده بشوند. آنهایی که امروز حرفه‌ای محسوب می‌شوند تنها بسیار تلاش نموده‌اند و این رمز موفقیت است. کار و کار و کار!

 

منبع: http://www.iscanews.ir/